حالا که فرصت دوباره ندادی بهم برای جبران، برای برگشتن، پس فکرش رو ببر بیرون از قلب و خواب و سرم. این شاید صدمین باره که اینو ازت می‌خوام. یه چیزی بود و یه جایی تموم شد و حالا فقط مونده تفاله‌هاش. تفاله‌ها رو هم نزن توی مغز من، همه‌ی مغزم بو گرفته. اصلا همه‌ی زندگیم بوی تفاله‌ی خاطره‌ و بیهودگی گرفته‌. میدونی؟ درد داره آدم بین امیدواری و ناامیدی بدوعه. حواست هست چند وقته داری روزای عمر منو بین این دو حال میگذرونی؟ بماند که کار دلم رو به حسرت کشوندی.

منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

شرکت حسابداری tagTomCShop ○○○☺وبلاگ یک بچه ی خوب ☺○○○ سرزمین تات ها Yoldaş and Aslim پایان نامه، پروپوزال، آزمون های روانشناسی، مشاوره و مدیریت، کارهای پژوهشی، معرفی روانشناسان، مطالب روانشناسی، درمان اختلالات کودکان کلیک نیوز::زناشویی،علمی،پزشکی،سرگرمی،روانشناسی بررسی و تجربه بد من در پوکر